
راه امام راه ما هدف او هدف ما و رهنمودهای او مشعل فروزنده راه ماست . مقام معظمرهبری
ماهنامه فرهنگی ورزشی تهذیب اولین مجله استانی (همدان) می باشد که به خواست خداوند متعال فعالیت می نماید .
.با عنایات الهی و با توجه خاص مقام معظم رهبری سایت اختیار الکترونیکی به نام خبر شاهد هم در شیکه های مجازفعالیت خود را از سال 1396 آغاز می کند انشا ء الله که این خدمت ناچیز ما مورد توجه اقا امام زمان (عج) و نایب برحقش امام خامنه ای قرار گرفته و مخاطبان ما بهترین اسفاده فرهنگی آموزشی را ببرند . کلتمس دعا مرتضی سعیدی
















متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسماللهالرحمنالرحیم
شهادت
سردار سرافراز، شهید حسین همدانی را به خانوادهی گرامی و بازماندگان و
دوستان و همرزمانش و به مجموعه پر افتخار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
تبریک و تسلیت میگویم. این رزمندهی قدیمی و صمیمی و پر تلاش، جوانی پاک و
متعبّد خود را در جبهههای شرف و کرامت، در دفاع از میهن اسلامی و نظام
جمهوری اسلامی گذرانید و مقطع پایانی عمر با برکت و چهرهی نورانی خود را
در دفاع از حریم اهلبیت علیهمالسلام و در مقابله با اشقیای تکفیری و ضد
اسلام سپری کرد، و در همین جبههی پر افتخار به آرزوی خود یعنی جان دادن در
راه خدا و در حال جهاد فی سبیل الله نائل آمد و فضل و رحمت الهی بر او
گوارا باد.
صف استوار آرزومندان این موهبت و کمربستگان راه جهاد و
شهادت در ایران اسلامی و در سپاه و همهی نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی،
صفّی بلند و بنیانی مرصوص است: و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا. رحمت
خدا بر شهید همدانی و بر همهی مجاهدان راه حق.
سیّد علی خامنهای
۱۸ مهر 1394


وی افزود: زمانی که حمله به حرم مطهر زینب(س) در سوریه آغاز شد، سردار همدانی به عنوان یک سردار با تجربه و مستشار ارشد نظامی جمهوری اسلامی ایران وارد عملیات در این کشور شد.
سردار شریف تاکید کرد : ایشان نقش بسیار تعیین کننده ای در ارائه مشورت به ارتش سوریه داشتند.
وی گفت: از زمان حضور ایشان در درگیریهای سوریه، تلفات ارتش و نیروهای مردمی سوریه در برابر با داعش کاهش یافت و انگیزه نیروهای سوری در مبارزه با تروریست ها چند برابر شده بود.




















ما در همین افکار بودیم که یک نوجوان ۱۳ ساله، سوار بر موتور از راه رسید. موتور را روی جک زد و بدون این که به کسی تعارف کند، رفت پای دکل و شروع کرد بالا رفتن.

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، نقش نوجوانان درجنگ تحمیلی در همه نقاط مشهود بود؛ از سپر شدن مقابل تانک تا نگهبانی در نقاط خطرناک. روایت زیر یکی از این خاطرات بیاد ماندنی است.
***
به اتفاق چند تن از بچههای ازنا به «لشکر 7 ولیعصر (عج)» رفتیم و به یگان اطلاعات و عملیات این لشکر مأمور شدیم.
در اولین لحظههای معرفی به واحد، با یک دکل مواجه شدیم. هرچه به بالا نگاه میکردیم، نوک دکل معلوم نبود، چند دقیقه بیشتر که ماندیم فهمیدیم باید از این دکل بالا برویم و دیدهبانی کنیم. پایههای دکل را اندازه میگرفتیم. یک متر در یک متر بود.
پرسیدم: بلندی این دکل چند متر است؟
گفتند: چیزی نیست، 62 متر!
گفتم : چیزی نیست؟ کی جرأت داره بره اون بالا؟ اصلاً میشه اون بالا ایستاد؟
راستش را بخواهید لرزه به انداممات افتاده بود، رفتن به بالای دکلی که روی پایهای یک متر مربعی ایستاده، آن هم با 62 متر ارتفاع کار آسانی نبود.
گفتیم: خب حال ما باید چه کار کنیم؟
گفتند: باید بروید بالای این دکل، دیدهبانی کنید.
اول فکر کردیم یک شوخی جبههای است. از آن شوخیها که رزمندگان با هم میکردند. اما نه، همه چیز جدی بود.
من که داشتم با ذهن خودم کشتی میگرفتم...
گفتم: راستی راستی باید برویم آن بالا بالا؟
فکر میکنم همه بچههای همراه ما همین را فکر میکردند، چشمشان که این را فریاد میزد.
ما، در همین افکار بودیم که یک نوجوان 13 ساله، سوار بر موتور از راه رسید. موتور را روی جک زد و بدون این که به کسی تعارف کند، رفت پای دکل و شروع کرد به بالا رفتن. تمام 62 متر را مثل آب خوردن رفت. همه از تعجب انگشت به دهن مانده بودیم. باور کردنی نبود.
یکی از همراهان ما، گفت: آقا جان! غیرت کنید! ما که از این بچه کمتر نیستیم؟ نکند ما آمدهایم به دکل نگاه کنیم؟ یاالله بچهها...!
ما هم شروع کردیم، اما همه تا وسط دکل میرفتیم و برمیگشتیم و این کار را دوباره تکرار می کردیم و در هر تکرار هم مقدار بیشتری بالا میرفتیم، تا عادت کنیم.
یک ماه بعد، جنگ سر بالا رفتن از دکل بود. چون توی اون منطقه پشه کوره زیاد بود و برای فرار از نیش پشه کورهها هم که بود، همه دوست داشتند، بالای دکل باشند. با این که عراقیها دائماً با تانک به طرف دکل شلیک میکردند، اما آن بالا صفای دیگری داشت.
راوی:امین الله عبداللهی
موضوعات مرتبط: خاطرات رزمندگان ، مرتبط با دفاع مقدسخداوند مهربان را شاکریم که توفیق عنایت فرمود
در دبیرستان شهید مقصودی با مدیریت آقای جلال بوجار ی انجام وظیفه نماییم .
سعیدی
مراسم اغازین مدرسه همزمان بزرگداشت هفته دفاع مقدس در دبیرستان شهید مقصودی برگزار شد.
دانش آموزان با شکوه خاص خود و با شعار مدرسه خوب را دانش آموزان خوب و اولیاء خوب می سازند
آغاز نمودند.








ادامه مطلب
آموزشی ها رو برده بود روی یه ساختمان بلند، گفته بود: بپرید پایین!
اول خودش پریده بود. چند نفر پشت سرش با اکراه پریده بودند که پاهاشون ناقص شده بود. بقیه هم نپریده بودند.
آمدم دیدم ازش شاکی اند. کشیدمش یه گوشه و گفتم: اینا رو بهت ندادیم که بکشی، دادیم آموزش بدی! خیلی جدی گفت: جبهه آدم جسور می خواد. اگه توی آموزش بمونه؛ توی عملیات کم می آره. شما بسپارشون به من.
دفعه بعد که آمدم سر کشی، دیدم با همه شون رفیق شده. اونا هم دارن سبقت می گیرند. برای پریدن.
سال ۱۳۴۱ در خانواده ای مذهبی در همدان دیده به جهان گشود.جرات , تیزهوشی و توانائی جسمی از خصوصیات بارز دوران کودکی او بود . علاقه زیادی به ورزش های رزمی داشت .پر تلاش و باروحیه بود. دوران ابتدائی و راهنمایی را در شرایط فقر خانواده گذراند و خود نیز برای امرار معاش خانواده اش کارمی کرد.

ورود ش به هنرستان همزمان با پیروزی انقلاب بود.اومانند میلیونها ایرانی درراه پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی تلاشهای زیادی به عمل آورد.
با فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی از طریق هنرستان وارد بسیج شد ودرپادگان آموزشی قدس همدان آموزشهای نظامی را گذراند.هوش و ذکاوت او درکسب فنون نظامی به قدری بود که در مدت کوتاهی به عنوان فرمانده نیروهای آموزشی انتخاب شد .بعد از آن او فرمانده مرکز آموزش نظامی شد. نیروهائی که توسط شهید چیتسازان آموزش دیده اند بالغ بر چندین هزار نفر می باشند.
با شروع جنگ تحمیلی وتجاوز دشمن بعثی به خاک مقدس جمهوری اسلامی اوکه شوق زیادی برای رفتن به مناطق جنگی داشت , با تشکیل وقبول فرماندهی گردان انصار الحسین (ع) و به عهده گرفتن مسئولیت آموزش جنگهای کوهستانی در این گردان , به منطقه عملیاتی رفت.
درعملیات مسلم بن عقیل با اینکه بیش از۱۷ سال سن نداشت ۱۴۰ نفر از نیروهای بعثی را که به اسارت رزمندگان اسلام در آمده بودند از داخل خاک عراق به پشت جبهه انتقال داد و شهامت و شجاعت خود را به اثبات رساند.
علی چیت سازان باتشکیل لشکر انصار الحسین (ع)به عنوان فرمانده اطلاعات و عملیات این یگان برگزیده شد ودر بیشترعملیاتی که از سوی رزمندگان اسلام برای مقابله با متجاوزان صورت می گرفت,شرکت کرد. از جمله عملیات والفجر۲ , والفجر ۵ , والفجر ۸ و…اوچند بار در این عملیات مجروح شد اما هربار با جدیتی بیشتر و عزمی راسخ تر به جبهه بر می گشت.
او همانند فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, با وجود اینکه مسئولیت سنگین فرماندهی اطلاعات وعملیات لشکر انصارالحسین(ع)را به عهده داشت ولی هیچ گاه از نیروهای مخلص بسیجی دور نمی شد ,در مواقع عملیات با اینکه اوماموریت خودرا که شناسایی مواضع دشمن بود ,از قبل انجام داده بوداما به برداشتن اسلحه و حضور در عملیات به یاری رزمندگان گردانهای عملیاتی می شتافت.
علی چیت سازیان درعملیات کربلای ۴و۵ نیز به عنوان فرمانده محور عملیاتی لشکر انصارالحسین (ع) به مبارزه با دشمنان خدا پرداخت ورشادتهایی را از خود به یادگار گذاشت. هنوز جای جای خاک شلمچه حماسهها و رشادتهای او رادر دل خویش به یادگار دارد ,حماسه هایی که تا همیشه ی تاریخ فراموش نخواهد شد.
تیزهوشی و قدرت تصمیم گیری فوقالعاده او درعملیات باعث شده بود که فرماندهی لشکرانصارالحسین (ع) بگوید :
“با وجود علی بسیاری ازمشکلات عملیاتی ما حل می شود.”
و در میدان رزم چون مولایش علی(ع) می رزمید وشوق شهادت در وجودش موج می زد. سرانجام این سردارملی وسرباز فداکار اسلام عزیز در روز چهارم آذر ۱۳۶۶ در حین انجام یک ماموریت گشت شناسایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.قبل از او برادر دیگرش در راه دفاع از اسلام ناب محمدی به درجه رفیع شهدت رسیده بود.

