=                خبرنامه  تهذیب همدان | فروردین ۱۳۹۷
پیامبر اکرم (ص):

 

تقوای کامل آن است که آنچه را نمیدانی یاد بگیری و به آنچه میدانی عمل کنی

عيد سعيد مبعث رسول مكرم اسلام حضرت محمد  ص ،

عید شکوفایی خوشبوترین گل هستی،  مبارکباد

نتیجه تصویری برای غار حرا

 

زلال وحی

هدف بعثت پیامبران

هُوَ الّذی بَعَثَ فِی اْلأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ. (جمعه: 2)

اوست خدایی که در میان جمعیت درس نخوانده، پیامبری را از خود آنان مبعوث کرد، تا آیات الهی را بر آنان بخواند و آنان را پاک سازد و کتاب و حکمت تعلیم دهد، هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.

قرآن کریم، سند جاودانگی بعثت است. بعثت، همزاد قرآن است و با قرآن آغاز می شود. خداوند در قرآن، از بعثت پیامبران و اهداف آن سخن به میان آورده است. در آیه دوم از سوره جمعه، نکته هایی درباره بعثت پیامبران وجود دارد که به برخی اشاره می کنیم:

1. هو الذی بَعَثَ: برانگیزاننده پیامبران، خداوند است. به بیان دیگر، بعثت پیامبران، به ویژه پیامبر اسلام با آن ویژگی هایی که جز از راه اعجاز نمی توان تفسیر کرد، نشان عظمت خداوند و شاهکار آفرینش اوست.

2. فی الامیین: علم نبوت و رسالت در کتاب ها نیست، بلکه علم لَدُنی و از سوی خداوند است. پیامبر اسلام از میان قشر درس نخوانده برخاست و همین مسئله، دلیل حقانیت اوست؛ زیرا کتابی مانند قرآن با آن همه محتوای عظیم و ژرف نمی تواند زاییده فکر بشر باشد.

3. رسولاً منهم: پیامبران از قشرهای متوسط یا پایین جامعه و از جنس خود مردم اند.

4. یتلوا علیهم: مطالعه آیات الهی، مقدمه و لازمه تزکیه نفس است.  انسان در پرتو قرآن از هرگونه شرک، کفر، انحراف و فساد، پاک و پاکیزه می شود و کتاب و حکمت می آموزد.

5. یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ: پاک شدن صحیفه دل، مقدمه تعلیم آیات الهی است.

6. در آیه شریفه یادشده، هدف بعثت در سه امر خلاصه شده است: یکی جنبه مقدماتی دارد و آن، تلاوت آیات الهی است که با تلاوت آن، جهان تازه ای پیش چشم جهانیان باز شد و مردم با حقایق زندگی آشنا شدند. دو قسمت دیگر؛ یعنی تهذیب و تزکیه نفس و تعلیم کتاب و حکمت، دو هدف بزرگ و نهایی را تشکیل می دهد. [1]

 

 

 

 

یک جرعه آفتاب

1. پیامبر اکرم(ص)

اِنَّما بُعثِتُ لِاُتَمَّمَ مَکارِمَ الأخلاقِ.[2]

من مبعوث شدم تا بزرگواری های اخلاقی را کامل کنم.

2. پیامبر اکرم(ص)

بُعثِتُ بِمَکارِمِ الأخلاقِ و مَحاسِنِها.[3]

من برای مکارم و نیکی  های اخلاقی مبعوث شدم.

3. امام علی(ع)

...الی أن بَعَثَ اللهُ سبحانَهُ محمداً رَسولَ اللهِ لإنجازِ عِدَتِهِ و إتمامِ نُبُوَّتِهِ.[4]

...تا اینکه خداوند سبحان، محمد پیامبر خود را فرستاد تا وعده خویش را به انجام رساند و سلسله نبوتش را کامل کند.

4. امام مهدی(عج)

إن اللهَ بَعَثَ مُحَمَّداً رحمةً لِلعالَمین و تَمَّمَ بِهِ نِعمَتُه.[5]

خداوند، محمد را برانگیخت تا رحمتی برای جهانیان باشد و نعمت خود را تمام کند.

5. امام علی(ع)

خداوند او را در زمانی فرستاد که روزگاری بود پیامبری برانگیخته نشده بود. مردم در خوابی طولانی به سر می بردند. فتنه ها بالا گرفته و کارها پریشان شده بود. آتش جنگ ها شعله می کشید، دنیا بی فروغ و پر از مکر و فریب گشته، برگ های درخت زندگی به زردی گراییده و از به بار نشستن آن قطع امید شده بود.[6]

6. پیامبر اکرم(ص)

بُعِثتُ بِالحَنفیَّةِ السَمَحةِ السَّهلَةِ.[7]

من بر اساس آیین پاک ابراهیم(ع) که سهل و آسان است، مبعوث گردیده ام.

7. پیامبر اکرم(ص)

اِنَّ اللهَ اَرسَلِنی مُبَلَّغاً و لم یُرسِلَنی مُتَعَنِّتاً.

خداوند مرا برای تبلیغ و پیام رسانی فرستاده، نه برای سرزنش و تحمیل و مشقت آفرینی.[8]

 

 

 

 

اشاره

بعثت، تحول الهی

حمید رحمانی

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

دل رمیده ما را انیس و مونس شد

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

به غمزه، مسئله آموز صد مدرّس شد

سالروز بعثت پیامبر اکرم(ص)، روز بزرگی برای تاریخ و بشریت است. واقعه بعثت، جایگاه ویژه ای در فرهنگ مسلمانان دارد. بعثت درحقیقت، نقطه آغازین اسلام است. دین اسلام که در سال های نخستین خود با پیروانی اندک و در شرایط سخت آغاز شد، بعدها در سراسر جهان انتشار یافت و دل های فراوان را به سوی خود جذب کرد. این اتفاق بزرگ، در روز دوشنبه 27 رجب سال چهلم عام الفیل روی داد.

به فرمان خداوند، حضرت محمد(ص) مأمور شد مردم را به سوی پروردگار خویش بخواند، پروردگاری که جهان و انسان را آفرید و آنچه را نمی دانست، به او آموخت.

اهداف بعثت پیامبران

نخستین و اساسی ترین هدف بعثت پیامبران، دعوت به توحید و یکتاپرستی و نفی هرگونه شرک و طاغوت است. قرآن کریم می فرماید: �ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید�.[9]

هدف دیگر بعثت پیامبران، اصلاح فرد و جامعه در تمام جنبه هاست. در زمینه اصلاح اجتماعی، مهم ترین کار پیامبران الهی را می توان در از میان بردن ارزش های جاهلی و کاذب و معیارهای نادرست و جایگزینی ارزش های الهی دانست. یکی دیگر از مهم ترین هدف های بعثت پیامبران، اقامه قسط و عدل در جامعه است. پیامبران مبعوث شدند تا با اجرای احکام الهی و سیراب کردن تشنگان عدالت از منبع فیض الهی، زندگی بشری را رنگ الهی بزنند.

خداوند بزرگ با بعثت پیامبران، با انسان ها اتمام حجت کرده است تا عذر و بهانه ای برای آنان وجود نداشته باشد. عقل انسان، پیامبر درونی و یکی از دو حجت خداوند به شمار می آید، ولی فعالیت های عقلی، خالی از تردید و شک نیست. پس جای این گفته برای انسان وجود دارد که: خدایا! اگر حجت خود را می فرستادی، ما از او پیروی می کردیم و فرد شایسته ای می شدیم. ازاین رو، قرآن فرموده است: �ما هرگز قومی را مجازات نمی کنیم، مگر اینکه پیامبری مبعوث کرده باشیم�.[10]

بعثت پیامبر اسلام و جهانی سازی

پایه و اساس همه ادیان یکی است، ولی جهانی ساختن و برتری بخشیدن به دین خدا، تنها به  دست پیامبر اسلام انجام گرفته است. پیامبر اسلام مبعوث شد تا کار ناتمام پیامبران پیشین را به کمال برساند. نکته مهم این است که ادیان دیگر نمی توانستند مانند اسلام، برنامه های کامل و جاودانی ارائه کنند؛ چون ادیان گذشته برای مخاطب و زمان خاصی فرستاده شده بودند و قابلیت جاودانگی و در نتیجه، جهانی شدن را نداشتند. پس با گذشت زمان دچار تحریف شدند. بنابراین، پیامبر اسلام مبعوث شد تا برنامه کاملی برای انسان به ارمغان آورد. منظور از غالب بودن و غلبه اسلام، غلبه آن در بعد نظامی، سیاسی، منطق و استدلال و محتواست.[11]

 

 

 

 

گفتار مجری

به نام خداوند بی همتا یگانه ای که نعمت بعثت رو بر آخرین فرستاده خود ارزانی داشت تا رسالت او موجب هدایت انسان از تاریکی به نور باشه. یاد باد زیباترین ایام روزگاران، مبعث رسول مکرم اسلام، محمد مصطفی(ص)، فخر کائنات، گنجینه اسرار الهی و مَحرم سراپرده معرفت.

در گذر روزهای سال، روزهایی هستن بس بزرگ. ما وظیفه داریم درباره اون روزها بیشتر بدونیم و فکر کنیم؛ چون سرنوشت ما به چنین روزهایی گره خورده. سالروز برانگیخته شدن گل سرسبد بوستان هستی، حضرت محمد(ص)، یکی از روزهای بزرگ خداست. راستی، تصور کنید اگه پیامبری از سوی خدا برانگیخته نمی شد، ما و دنیای ما، امروزه چه وضعی داشت. اگر کسی نبود که برای ما انسان ها خبر از عالم غیب بیاره، ما چطور با حقایقی غیر از اون چیزهایی که می بینیم یا احساس می کنیم، آشنا می شدیم؟ بله، اگر خاتم پیامبران به رسالت برانگیخته نشده بود، امروز اثری از تمدن درخشان اسلامی و برترین فرهنگ، یعنی فرهنگ اسلامی نبود و به بیان دیگه، از این همه دستاوردهای مادی و معنوی در این جهان پهناور، خبری نبود. خدا رو شکر می کنیم که با بعثت رسول اکرم(ص) بر ما منت گذاشت و ما رو از امت او قرار داد.

شاعر بلندآوازه، نظامی، درباره مهربانی و نیک خواهی فرستاده خدا، محمد مصطفی(ص)، به نکته زیبایی اشاره می کنه و می گه:

بر همه سر خِیل و سَر خِیر بود

قطب گران سنگ سبک سیر بود

شمع الهی ز دل افروخته

درس ازل تا ابد آموخته

بار امانت رسالت برای پیامبر آن قدر مهم بود که حاضر نشد آن را با ثروت های مادی و به فرموده خودش ماه و خورشید هم عوض کنه. ازاین رو، پیامبر در راه اجرای رسالتش، سختی های بسیاری تحمل کرد و برای هدایت انسان ها و ابلاغ پیام توحید، بیش از طاقت خود تلاش می  کرد. تا جایی که خدا در چند مورد به اون حضرت خطاب کرد: �از اینکه مشرکان ایمان نمی آورند، تو شاید خود را تباه سازی�. [12]خود حضرت نیز فرموده که هیچ پیامبری در راه رسالت خود، مثل من سختی ندیده.

حالا وظیفه ما مسلمان ها و امت پیامبر در قبال زحمات آن بزرگوار و پیام بعثت چیه؟ ما چطور و کی می تونیم به خواسته پیامبر که همون پیام بعثته، عمل کنیم؟

پیام مهم بعثت، تحوله. تحول و چرخش کامل از همه انحراف ها و بدی ها به سوی نیکی ها و ارزش های اسلامی و قرآنی که ره آورد بعثته. پیام بعثت، تلاش همیشگی و خستگی ناپذیر اونهاییه که به اسلام و پیامبرش ایمان آوردن. ما مسلمان ها وظیفه داریم در هرجا و هر زمان که هستیم، محیط خودمون رو از آلودگی، سستی، تبعیض و پلیدی پاک کنیم و دنیا رو به محیطی امن و پاک تبدیل کنیم تا در پرتو آموزه های آسمانی رسول خدا(ص) در دنیا و آخرت، دل شاد و پیروز باشیم.

 

 

 

 

چراغ راه

امام خمینی(ره):

اصل بعثت چه هست؟ نزول وحی یعنی چه؟ این ها از اموری هستند که سربسته و دربسته باقی می ماند. آنچه که ما از بعثت می توانیم بفهمیم، برکاتی است که از این پدیده حاصل شده است.[13]

امام خمینی(ره):

انگیزه بعثت، نزول وحی و نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن، تزکیه است که دل مصفا گردد و قابلیت فهم کلام خدا را پیدا کند.[14]

آیت الله خامنه ای:

هر انسان مسلمانی وظیفه دارد که بعثت نبوی را در زندگی شخصی و دنیای خود تحقق ببخشد و با ایمان و عمل و حرکت به سمت هدف هایی که در بعثت نبی اکرم(ص) وجود داشته است، خود را به بهشت سعادت الهی و معنوی واصل و نائل کند.[15]

آیت الله خامنه ای:

روز بعثت تحقیقاً بزرگ ترین روز در تاریخ بشریت است؛ روز ولادت برجسته ترین و شریف ترین مفاهیم و ارزش هاست... .آنچه خدای تعالی به وسیله بعثت، در درجه اول به انسان ها می دهد، ذکر و تذکر و به خود آمدن انسان است.[16]

 

نکته ها

بعثت رسول خدا(ص)، حکایت پایان یافته ای نیست. حکایت امروز و فردای ماست. همه انسان های دیروز و امروز و فردا مخاطب اویند که فرمود: �قولوا لا اله الا الله تفلحوا� آری! رستگاری، نتیجه حتمی توحید است.

بعثت رسول خدا(ص)، از نظر تاریخی، فقط یک بار و در چهارده قرن پیش رخ داده است، ولی این حادثه، برخلاف دیگر حوادث تاریخی و دیگر بعثت ها، یک حادثه تمام شده نیست، بلکه فرآیندی است که همواره دوام و جریان دارد.

قرآن کریم در آیه 164 سوره آل عمران می فرماید: �لَقَدْ مَنّ اللّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً...؛ خداوند با بعثت پیامبر بر مؤمنان منت گذاشت...�؛ یعنی خداوند در میان تمام نعمت هایش، یک نعمت را نعمت بزرگ معرفی می کند که همان نعمت بعثت است. �منت�، که در آیه شریفه آمده، به معنای نعمت بزرگ است، نه به معنای چیزی به رخ کشیدن خداوند در بین نعمت های از قبیل آب، آسمان آفتاب، و بعثت و زنده شدن روح و جان آدمیان را نعمت بزرگ می شمارد.

مسئله بعثت پیامبر اسلام، پیش از ظهور آن حضرت مطرح بوده است و بسیاری از اهل کتاب و اعراب مشرک با آن آشنایی قبلی داشته اند. به تصریح قرآن، بشارت ظهور پیامبر خاتم(ص) در تورات و انجیل آمده بود. در این کتاب ها به ویژگی های رسول اکرم(ص) و یارانشان نیز اشاره شده بود.

در آیات شریفه قرآن، انتساب بعثت به �الله� است؛ یعنی هم حشر مردگان، هم قانون مندی های خاص هستی و هم ارسال رسل که نشان از تسلط مطلق اراده و برنامه خدا در اداره جهان هستی است.

در کتاب شریف مفاتیح الجنان به برخی اعمال و مستحبات شب و روز مبعث اشاره شده که عبارت است از: غسل، روزه گرفتن، بسیار صلوات فرستادن، خواندن زیارت حضرت رسول اکرم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع)، خواندن نمازهای مستحب و دعاها.

 

 

 

 

 

زلال قلم

سلام بر بعثت، روز برانگیخته شدن خاتم رسولان و نقطه تحول انسان. درود بی پایان خداوند بر مردی که از تبار ابراهیم بود؛ آن سان که بت و بت خانه را شکست. هستی ما نثار تو، ای پیام آور رحمت و صاحب خُلق عظیم! بعثت تو باران ناگهان رحمت بود که با قطره های خود این بوستان غمناک را نمناک کرد و شکوفه های لب فروبسته را شکوفا ساخت. زمین و اهل آن که بر اثر جهل و خرافات پیر شده بود، شاد شد و جوانی یافت و کاینات، وجودی تازه یافت. بعثت نور و تابش فروغ شمع الهی، جان ها را روشن و تن ها را بهاری کرد و شاخه شاخه گل پرورید و گلستان پدید آورد و بهار آفرینش آغاز شد.

فرشته وحی نزد من آمد،

گفت: بخوان!

گفتم: خواندن نمی دانم.

مرا سخت بفشرد، پس رها کرد و گفت: بخوان!

گفتم: چه بخوانم؟

گفت: بخوان: �اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الّذی خَلَقَ...�

بخوان به نام پروردگار تو که آفرید.

خواندم.

او مرا واگذاشت.

گویا در دل من کتابی نوشته شده بود.

از غار بیرون آمدم. چون به میان کوه رسیدم، آوایی از آسمان شنیدم که می گفت: ای محمد! تو فرستاده خدایی و من، جبرئیلم.

رو به آسمان کردم. فرشته را در صورت مردی دیدم که هر دو گام خود را در افق آسمان نهاده است و می گوید: ای محمد! تو فرستاده خدایی و من، جبرئیلم.

ایستادم؛ به او نگاه می کردم. نه پیش می رفتم و نه پس. چون روی خود را از او برمی گرفتم و به آسمان می نگریستم، همه جا او را می دیدم... .[17]

 

 

 

 

کوتاه و گویا

بعثت، انقلاب بزرگ بر ضد جهل، گمراهی، فساد و تباهی است.

مبعث، پیام آور عدالت و کرامت انسانی است.

پیام مبعث، خروج انسان از ظلمت و حرکت به سوی نور است.

بزرگ ترین و زیبا ترین ره آورد مبعث، قرآن کریم است.

بعثت، تجلی انوار الهی طلوع خورشید درخشان خاتمیت است.

عید سعید مبعث، آغاز راه رستگاری و طلوع تابنده مهر هدایت و عدالت، بر همگان مبارک باد.

بعثت محمد مصطفی(ص)، تفسیر چگونه زیستن برای انسان است.

معنویت و توجه به مبدأ آفرینش میوه بعثت رسول الله است.

بعثت، روز توحید و آزادگی است. روزی که با بعثت محمد(ص)، جهانی مبعوث شد.

بعثت، انفجار نور درخشان الهی، در ظلمات جهل و خرافات بود.

بعثت، نشانه مهرورزی خدا با خاکیان و باران رحمت بی  حد او بر زمینیان است.

بعثت، امید انسان به فردایی روشن است.

بعثت، روز شکست اهریمن و شرک و روز جهانی شدن دین اسلام است.

بعثت، بهار آفرینش است.

 

 

 

 

شعر

خاستگاه نور

غروبی سخت دلگیر است  و من بنشسته ام اینجا

کنار غار پرت و ساکتی تنها

که می گویند: �روزی روزگاری، محیط وحی خدا بوده است،

و نام آن حرا بوده است

برون از غار، ذهن خسته و تنهای من، چون مرغ نوبالی

کنار غار، از هر سنگ، هر صخره، پَرَد بر صخره ای دیگر

و می جوید به کاوش های پی گیری، نشانی  های مردی را

و پیدا می کنم گویی نشانی ها که می جویم:

همان است، اوست

یتیم مکه، چوپانک، جوانک، نوجوانی از بنی هاشم

و بازرگان راه مکه و شامات

امین، آن راستین، آن پاکدل، آن مرد

و شوی برترین بانو؛ خدیجه

نیز آن کس کو سخن جز حق نمی گوید و غیر از حق نمی جوید

و بت ها را ستایشگر نمی باشد

و اینک این همان مرد اَبَرمرد است

�محمد� اوست.

ردایی بر تن است او را،

و می بینم که بنشسته ا ست چونان چون همان ایام

همان ایام کاین ره را بسا بسیار می پیمود،

و تنها می نشست اینجا

غمان مکه مشؤوم آن ایام را با غار می نالید...

و می بینم تو گویی رنگ غمگین کلامش را، که می گوید:

�خدای کعبه�، ای یکتا!

درونم را پذیرا باش، ای برتر و بشنو آنچه می گویم

پیام درد انسان های قرنم را ز من بشنو

پیام تلخ دختر بچگان خفته اندر گور

پیام رنج انسان های زیر بار وز آزادگی مهجور

پیام آن که افتاده است در گرداب

خدای کعبه، ای یکتا!

فروغی جاودان بفرست، کاین شب ها بسی تار است...

بدین هنگام

کسی، آهسته، گویی چون نسیمی، می خزد در غار

محمد را صدا آرام می آید فرود از اوج

و نجواگونه می گردد، پس آنکه می شود خاموش.

و من در فکر آنم کاین چه کس بود، از کجا آمد؟!

که ناگه این صدا آمد:

�بخوان�!....

اما جوابی برنمی خیزد.

محمد سخت مبهوت است گویا، ... کاش می دیدم!

صدا با گرم تر آوا و شیرین تر بیانی باز می گوید:

�بخوان�!...

اما محمد همچنان خاموش

پس از لختی سکوت  اما که عمری بود گویی  گفت:

�... من خواندن نمی دانم!�

همان کس باز پاسخ داد:

بخوان!�

و او می خواند، اما لحن آوایش،

به دیگرگونه آهنگ است،

صدایی گو خدارنگ است

می خواند

درودی می تراود از لبم بر او

درودی گرم

غروب است و افق گلگون و خوش رنگ است

و من بنشسته ام اینجا؛ کنار غار پرت و ساکت تنها

که می گویند: �روزی، روزگاری محیط وحی خدا بوده است

و نام آن حرا بوده است�...

علی موسوی گرمارودی

هر دم صلوات بر جمالش

به به که چه روز خرم آمد

مبعوث نبی اکرم آمد

بس عید فرا رسید بی شک

عیدی نبود چنین مبارک

از بعثت او جهان جوان شد

گیتی چو بهشت جاودان شد

این عید به اهل دین مبارک

بر جمله مسلمین مبارک

از غیب ندا رسید او را

آن ذات خجسته نکو را

کای ذات نکو پیمبری کن

برخیز و به خلق رهبری کن

چون قدر و مقام رهبری یافت

در کوه �حرا� پیمبری یافت

بشنید چو این ندا محمد

شد خاتم انبیا، محمد

هر روح که دور از بدی شد

با آمدنش محمدی شد

قانون حیات و هستی آورد

آیین خداپرستی آورد

پیدا چو شد آن جمال هستی

بشکست اساس خودپرستی

با بعثت آن نبی مرسل

بتخانه به کعبه شد مبدل

هر دم صلوات بر جمالش

بر احمد و بر علیّ و آلش

صد شکر به دین آن جنابم

قرآن مقدسش، کتابم

خوشبخت کسی که امت اوست

در سایه دین و رحمت اوست

از عرش، مَلَکَ دهد سلامش

شد ختم پیمبری به نامش

ای داده ز ماه تا به ماهی

بر پاکی ذات تو گواهی؛

در شأن تو گفت ایزد پاک

لولاک لما خلقت الافلاک

ای بر سر هر پیمبری تاج

یک قصه توست شام معراج

قرآن کریم، حجت توست

خوشبخت کسی کز امت توست

عباس شهری

بعثت نور

از حرا آیات رحمان و رحیم آمد پدید

با نخستین حرف، قرآن کریم آمد پدید

صوت �اقرا باسم ربک� می رسد بر گوش جان

یا که از غار �حرا�، خُلق عظیم آمد پدید

نغمه �یا ایها المدثر� از جبرئیل بین

یک جهان رحمت به ما از آن کلیم آمد پدید

سید امّی لقب بر دست قرآن می رسد

یا به گمراهان، صراط مستقیم آمد پدید

قصه لولاک باشد شاهد گفتار من

یعنی امشب عالِمِ راز قدیم آمد پدید

در حرا بر مصطفی امشب شد از حق جلوه گر

آنچه اندر طور سینا بر کلیم آمد پدید

نغمه الله اکبر از حرا تا شد بلند

بت پرستان را به تن لرزش ز بیم آمد پدید

گر قریش او را یتیمی خواند، اما در جهان

بس شگفتی ها از این دُرِّ یتیم آمد پدید

منجی نوع بشر دارای آیات مبین

صاحب خلق خوش و لطف عمیم آمد پدید

بود اگر باغ جهان پژمرده از توفان جهل

حال بر این بوستان خرم نسیم آمد پدید

گشت مبعوث آن که عالم زنده شد از کیش او

فاش گویم مُحییِ عظم رمیم آمد پدید

حب و بغض او نشانی از بهشت و دوزخ است

قصه کوته، صاحب نار و نعیم آمد پدید

ثابت خراسانی

صلوات بر محمد

خوش رحمتی است یاران، صلوات بر محمد

گوییم از دل و جان، صلوات بر محمد

گر مؤمنیّ و صادق، با ما شوی موافق

کوریّ هر منافق، صلوات بر محمد

در آسمان فرشته، مهرش به جان سرشته

بر عرشْ خوش نوشته: �صلوات بر محمد�

ای نور دیدة ما، خوش مجلسی بیارا

می گو، خوشی خدا را، صلوات بر محمد

مانند گل شکفتیم، دُرّ لطیف سفتیم

خوش عاشقانه گفتیم صلوات بر محمد

گفتیم با دل و جان با عاشقان و خوبان

شادی روی یاران، صلوات بر محمد

شاه نعمت الله ولی

 بهترین افراد

پیامبر صلى الله علیه و آله: أَلا اُنَبِّئُکُم بِخیارِکُم؟ قالوا:

بَلى یا رَسولَ اللّه . قالَ: أَحسَنُکُم أخلاقا المُوَطِّئون اَکنافا، الَّذینَ یَألِفونَ ویُؤلَفونَ؛

آیا شما را از بهترین افرادتان خبر ندهم؟ عرض کردند:

چرا، اى رسول خدا. حضرت فرمودند:

خوش اخلاق ترین شما، آنان که نرمخو و بى آزارند، با دیگران انس میگیرند و دیگران نیز با آنان انس و الفت مى گیرند.

(غررالحکم، ج6، ص441، ح10926

 

 

 

نتیجه تصویری برای عید مبعث متحرک



تاريخ : یکشنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۷ | 13:6 | نویسنده : مرتضی |
 

بسم الله الرحمن الرحيم

سالگرد شهادت امام كاظم عليه السلام

سالگرد شهادت امام هفتم حضرت امام موسى بن جعفر(عليه السلام)

را به تمامى مسلمانان جهان، خاصه شيعيان آن بزرگوار تسليت عرض نموده،

اميد آن داريم كه خداوند متعال توفيق اطاعت و پيروى اين بزرگواران را به همه ما عنايت فرمايد.

به همين مناسبت در حد توان و وسع مقاله اى كوتاه در حالات و فضايل و

مناقب آن بزرگوار تقديم علاقه مندان مى شود، به اميد آن كه مقبول آستان مقدس آن حضرت واقع شود.

تاريخ ولادت

حضرت موسى بن جعفر(عليه السلام) در سال 128 هجرى در قريه «ابواء»

كه روستايى است ميان مكه و مدينه به دنيا آمد، پدر بزرگوار آن

حضرت جناب امام جعفر صادق(عليه السلام) امام ششم شيعيان،

و مادرش خانمى بود به نام حميده بربريّه، و مدت امامت آن حضرت 35 سال بود.

نام و كنيه و لقب

نام آن حضرت موسى، و كنيه معروف آن بزرگوار أبا الحسن بود، و كنيه

أبا ابراهيم و أبا على نيز درباره آن امام همام اطلاق مى شود، ايشان داراى القاب زيادى بودند،

كه از آنهاست: كاظم، صابر، عالم و به جهت دارا بودن صفات فضل و كمال به عبد صالح نيز معروف بودند.

امامت آن حضرت

درباره امامت موسى بن جعفر بزرگان اصحاب امام صادق(عليه السلام)

از آن حضرت روايات زيادى نقل كرده اند كه در آنها به مسأله

جانشينى ايشان و امامت آن بزرگوار تصريح شده است.

از جمله اين روايات به چند مورد اشاره مى كنيم.

1 ـ مفضّل بن عمر جعفى كه از اصحاب بزرگ امام صادق(عليه السلام) است

نقل كرده است كه: نزد آن حضرت بودم كه حضرت موسى بن جعفر در حالى كه كودكى بود وارد شد،

در اين هنگام امام صادق(عليه السلام) به من فرمود: او را جانشين من بدان

و به هر كدام از يارانت كه اطمينان دارى نيز اين مطلب را بگو.

2 ـ شخصى به نام فيض بن مختار مى گويد: به امام صادق(عليه السلام) گفتم:

دست مرا بگير و مرا از آتش نجات بده، به من بگو كه امام بعد از شما كيست؟

در اين حال حضرت موسى بن جعفر كه در سن كودكى بود وارد شد فرمود:

اين امام شماست، پس از او اطاعت كن.

نتیجه تصویری برای شهادت امام کاظم

 

3 ـ طاهر بن محمد از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده است

كه روزى آن حضرت به فرزند خود عبدالله مى فرمود: چرا همانند برادرت موسى نيستى؟

قسم به خداوند كه من نور در جبين او مى بينم، پس عبدالله گفت:

چگونه است و حال آن كه پدر هر دوى ما يكى است و هر دو از يك ريشه ايم؟

امام صادق(عليه السلام) فرمود: او از جان من است و تو فرزند منى..

معجزات و كرامات 1 ـ حضرت صادق(عليه السلام) از دنيا رفته بود، به جهت جوّ ارعاب

و وحشت عدّه اى از امام بعد از آن حضرت خبر نداشتند و در امر امامت متحير بودند،

در بين اين افراد اشخاص زبده و بزرگى نيز بودند، اما امام بعد از امام صادق(عليه السلام)

را از كجا بشناسند و به چه كسى رجوع كنند، در اينجاست كه بايد اين معضل با اعجاز حل شود،

داستان زير يكى از اين موارد است كه امام(عليه السلام)

به افراد خاصّى خود را مى شناساند و آنان را از حيرت و سرگردانى نجات مى دهد.

نتیجه تصویری برای شهادت امام کاظم

 

 فضائل و مناقب  امام موسي كاظم ع ;

مرحوم مفيد مى نويسد: حضرت موسى بن جعفر اعبد و افقه و با سخاوت ترين

اهل زمان خود بود، و روايت شده كه نافله شب را به نماز صبح متصل مى فرمود،

يعنى شب تا صبح را به عبادت خدا مشغول بود، سپس تعقيب نماز صبح را مى خواند

تا آنكه آفتاب طلوع مى كرد، و سپس به سجده مى رفت و سر از سجده بر نمى داشت

و مشغول حمد و ثناى پروردگار بود تا آنكه ظهر مى شد.

و آن حضرت زياد مى گفت: خداوندا از تو راحت هنگام جان دادن و گذشت

در موقع حساب را مى خواهم، و نيز دعاى آن حضرت بود كه مى گفت:

گناه بنده ات بزرگ است، پس بايد گذشت و عفو تو نيز نيكو باشد،

و از ترس خدا آنچنان مى گريست كه محاسن شريفش از اشك چشم تر مى شد.

و آن حضرت مهربان ترين مردم به خانواده و خويشاوندان خود بود،

و از فقراى مدينه در شبها تفقّد و نوازش مى فرمود، و زنبيل هائى

كه در آن پول طلا و نقره و آرد و خرما بود براى ايشان مى برد

و به آنان مى رساند، و آن ها نمى دانستند از كجا مى آيد و چه كسى مى آورد.

سپس مرحوم مفيد مى نويسد:

روايت شده كه حضرت موسى بن جعفر فقيه ترين فرد زمان خود بود،

و از همه به كتاب خدا آشناتر بود و در خواندن قرآن از همه خوش صداتر بود

و چنان بود كه هرگاه مشغول خواندن قرآن مى شد آنچنان صوت محزونى داشت

كه مردم از شنيدن صداى آن حضرت مى گريستند،

مردم مدينه آن حضرت را زينت شب زنده داران و عبادت كنندگان مى ناميدند،

و كاظم ناميده شد، زيرا هر چه از ستمكاران كشيد تحمل كرد

و به آنان نفرين نكرد تا آنكه در زندان دشمنان خدا به وسيله سم

از دنيا رحلت فرمود و به شهادت رسيد.

شهادت مظلومانه امام موسب كاظم ع / آنچه مسلّم است

سبب شهادت آن حضرت ترسى بود كه غاصبان خلافت پيامبر (ص)

از نفوذ معنوى آن بزرگوار در بين مردم داشتند، و او را مانعى بزرگ

براى دنياى خود مى ديدند، و ازا ين جهت پيوسته در صدد شهادت آن بزرگوار بودند

و عدّه اى از افراد نيز نزد خليفه از آن حضرت سعايت مى كردند

تا آنكه حضرت پس از تحمّل سال هازندان و شكنجه در زندان هارون الرشيد

در حاليكه به وسيله غذاى زهرآگين مسموم شده بودند به شهادت رسيدند.

شهادت آن بزرگوار در زندان سندى بن شاهك در 183 هجرى بود

و عمرمبارك ايشان در هنگام شهادت 55 سال بود.

آرى افتخار شيعه آن است كه پيشوايان او در راه اعلاى كلمه حق و نجات انسانها

از جهل وستم هر كدام به نحوى به دست دشمنان انسانيت به شهادت رسيدند،

و كدام ملّت و قوميّتى اين چنين پيشوايانى دارند؟ افتخار ديگرى كه نصيب مردم ايران

از بين شيعيان شده آن است كه اين خاك پاك فرزند بزرگوار حضرت موسى بن جعفر

يعنى امام هشتم على بن موسى الرضا (ع) است.

 در محضر سخنان گهربار  امام موسي كاظم ع*

1. تَفَقَّهوا فی دینِ الله فإنَّ الفقه مفتاحُ البَصیرة،وتَمامُ العِبادة

و السّببُ إلی المنازل الرفیعة و الرُّتبِ الجَلیلة فی الدین و الدنیا،

و فَضلُ الفَقیه علی العابد كَفَضلِ الشمسِ علی الكواكب و

مَن لَم یَتَفَقَّه فی دینهِ لَم یَرضَ اللهُ لهُ عملاً در دین خدا، دنبال فهم عمیق باشید؛

زیرا فهم عمیق در دین، كلید بصیرت و كمال عبادت و سبب تحصیل

مقام های والا و مراتب شكوهمند در امور دین ودنیاست. و برتری فقیه بر عابد،

مانند آفتاب است بر كواكب، و كسی كه در دینش فهم ِعمیق نجوید،

خداوند هیچ عملی را از او نپسندد.                تحف العقول ص۴۱۰ 2.

مَنِ استَوى‏ یوماهُ فَهُوَ مَغبُونٌ هر کسى که دو روزش مساوى باشد

(و روز بعد بهتر از روز قبل نباشد) مغبون است.

بحار الأنوار،ج ۷۸،ص۳۲۶،ح۵

3. لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِبْ نَفسَهُ فی كُلِّ یَومٍ فَإنْ عَمِلَ حَسَناً استَزادَ اللهَ

و إنْ عَمِلَ سیّئاً اسْتَغفَرَ اللهَ مِنهُ و تابَ اِلَیهِ از مانیست كسی كه هر روز حساب خود رانكند

،پس اگر كار نیكی كرده است از خدا زیادی آن را بخواهد،واگر بدی كرده

،از خدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.

اصول كافی ج ۴ ص۱۹۱

 



تاريخ : چهارشنبه بیست و دوم فروردین ۱۳۹۷ | 23:43 | نویسنده : مرتضی |
ازدواج های امروزی چرا دوام ندارند؟ و پايدار نيست?

 

 راه حل چیست؟

امروزه تعدادي از ازدواج ها بی دوام شده اند

و اکثرا پس از مدتی از هم  گسسته و می پاشند,

علت اين مشكل واقعا چيست?

 نتیجه تصویری برای ازدواج

علت ازدواج های بی دوام امروزی🍃🍃🍃🍃

هر وقت زن و شوهرهای 70و 80و  90 ساله را در پارک می بینم این سوال در ذهنم جرقه می زند که چه چیزی باعث شده ازدواجشان این همه سال پایدار و استوار بماند. و چطور ما می توانیم مثل آن ها برای همیشه کنار یکدیگر زندگی خوب و پايداري  داشته باشیم ! ازدواج و زندگی های احساسي و بدون تعقل و به اصطلاح  آدامسی  به ازدواج هایی گفته می شود که ابتدای آن همه چیز خوب و شیرین و با خوشحالي است ولی بعد از گذشت مدتی و با برخورد کردن با یک سری مشکلات، ازدواج بی معنی و سرد شده و از هم می پاشد. چرا امروزه ازدواج ها کم دوام شده اند؟ شاید این مسئله برای خیلی ها کلیشه ای باشد اما یکی از رازهای ازدواج های با دوام همین ارتباط ها و گفتگوهاي صادقانه است.

قبل از ازدواج درباره ارزش های خود بگویید و انتظارات معقول و عقلايي بيان شود و از سازگاري و همراهي اطمینان حاصل کنید. كانون و پايه خانواده خود را بر بندگي خالصانه خداوند مهربان بنا نهيد . از مشاوره كمك و ياري بطلبيد. از تجارب بزرگترها بهره مند شويد . زندگي را سالم و درست و اسلامي و بدور از از هر گونه الودگي و گناه شروع كنيد .و . . . تا زندگي پايدار و خانه ايي مستحكم و بتوني داشته باشيد . و واقعا از زندگي تان لذت ببريد و خرسند باشيد



تاريخ : چهارشنبه بیست و دوم فروردین ۱۳۹۷ | 23:42 | نویسنده : مرتضی |
27سال از پرواز ملكوتي شهيد سموات گذشت ;🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

صدای دلنشین مداحی علی اصغر سماواتی در مناطق عملیاتی محل استقرار رزمندگان لشکر 32 انصار الحسین (ع) همیشه به گوش می رسید و انس عجیب او با زیارت عاشورا، دل عاشورایی دوستانش را نیز جلایی حسینی می داد که گاهی با نوای جانسوز نی نیز همراه بود. یکی از ماندگارترین نواهای، قرائت دعای توسل در جمع رزمندگان همدان در بهمن سال 1369 است.

نتیجه تصویری برای شهید سموات همدان

 

علی اصغر سماواتی اول اردیبهشت سال 1350 در همدان و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد.

پدرش از فعالان انقلابی بود که در مبارزات سال های انقلاب نقش بسزایی ایفا کرد و در تربیت اسلامی و اعتقادی فرزندان خود همراه با همسر مومنه اش بسیار کوشا و حساس بود.

علی اصغر از همان کودکی شیفته اهل بیت بود (ع) بود و در حسینیه ها و هیات های مذهبی حضور فعال داشت و رفته رفته در مکتب حضرت اباعبدالله الحسین (ع) درس ایستادگی و آزادگی آموخت.

سال 1357 و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی وارد دبستان شد و کسب علم را تا مقطع سوم متوسطه در رشته علوم تجربی ادامه داد.

رویدادهای اول انقلاب و فراز و نشیب های بعد از پیروزی مردم ایران بر رژیم طاغوت تاثیر بسزایی در روحیه جهادی علی اصغر داشت و سعی می کرد با مطالعه کتب اعتقادی و دقت در فرامین حضرت امام خمینی (ره) راه صحیح را شناخته و تمام قد در خط امام و شهدا قرار داشته باشد.

سال های دفاع مقدس بارها تلاش کرد تا به وسیله سفارش دوستان و حمایت همکاران پدرش که یکی از پاسداران انقلاب اسلامی بود روانه جبهه های نبرد شود اما به دلیل سن کم مجوز حضور به جبهه را نیافت تا اینکه با تغییر در تاریخ تولد مندرج در شناسنامه اش راهی جبهه های غرب شد.

هنرمند بود و از ذوق نقاشی خوبی برخوردار بود و با استعداد خدادادی که داشت در مدت کم حضور در جبهه، نواختن نی را نیز آموخت.

در عملیات های مختلف شرکت کرد و همراه با دیگر همرزمان خود حماسه ها آفرید.

صدای دلنشین مداحی علی اصغر در مناطق عملیاتی محل استقرار رزمندگان لشکر 32 انصار الحسین (ع) همیشه به گوش می رسید و انس عجیب او با زیارت عاشورا، دل عاشورایی دوستانش را نیز جلایی حسینی می داد که گاهی با نوای جانسوز نی نیز همراه بود.

8 سال دفاع مقدس به پایان رسید و فراق یاران و همرزمان، علی اصغر را مجنون کرده بود تا اینکه راز و نیازهای پر سوز و گدازش کار ساز شد و در عملیات برون مرزی کلارک در مقابله با منافقین کور دل در منطقه تپه مروارید به آرزوی دیدین خود رسید و به مقام عند ربهم یرزقون نائل آمد.

شهید علی اصغر سماواتی چگونگی شهادتش را قبل از حرکت به منطقه تپه مروارید، بر دیوارهای اردوگاه ابوذر کشیده بود و گویی قبل از شهادت می دانست که سال ها در دشت های تپه مروارید آرام خواهد گرفت.

پیکر پاک و مطهرش هنوز به وطن بازنگشته است و گویی خودش راضی به این بازگشت نیست که بارها و بارها تلاش جستجوگران نور برای برگرداندن او بی نتیجه مانده است.

مزار یادمان او در گلزار شهدای زادگاهش تسلی بخش دوستان و مشتاقان اوست و آخرین نقاشی او، زینت بخش باغ موزه دفاع مقدس استان همدان است.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

در بخشی از وصیتنامه شهید آمده است: آرى جبهه دانشگاه انسان سازى است و كنكور آن گذشتن از دنيا و ماديات و پشت كردن به لذايذ دنيوى است. همه كسانى كه پيام اين فدائى نا قابل را ميشنوند بدانند كه ما عاشقان رداى سرخ شهادت از تمام هستيمان گذشتيم. شايد چراغ هدايتى باشيم براى همنوعان خود.

به راستى كه معصوم (ع) فرمود شيرينى دنيا سختى آخرت را به همراه دارد و سختى دنيا شيرينى آخرت را.

خوشا به حال آنانكه در زندگى دنيايى خودشان هيچوقت خود را فريب ندادند و لااقل آزاد زندگى كردند



تاريخ : پنجشنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۷ | 18:44 | نویسنده : مرتضی |

  نتیجه تصویری برای علی اصغر سماوات همدان

خلاصه از اون به بعد که پای هردومون به جبهه و جنگ باز شد اصغر سعی میکرد تا قسمتی از دعاهای زیارت عاشورا و توسل و... را با مداحان بخونه و بعد هم لابه لای دعا چند بیتی شعر و کم کم شروع به مداحی کرد تا اونجا که یاد دارم یکی از سوزناکترین روضه هایی که تابحال شنیدم رو در سالروز رحلت امام ره توی مسجد جامع همدان در بین عزاداران شهر و در حضور امام جمعه و استاندار و باقی مسئولان استان خوند که مورد توجه همه قرارگرفت.
نتیجه تصویری برای شهید سموات همدان 

وحید فرح روز:

یادم میاد از دوران دبستان با اصغر همکلاس بودم ، بعد در سنین نوجوانی در دوره مدرسه راهنمایی با هم به بسیج دانش آموزی که اون موقع توی خیابان فرهنگ بود می رفتیم ، حمید ادیب هم بود ، جزو گروه سرود بودیم اصغر آن زمان با صوت دلنشینی تلاوت قرآن می کرد و معمولا در شروع جلسات و همایشهای بسیج دانش آموزی قاری قرآن اصغر بود و من هم بعد از اون ترجمه آیات رو می خوندم و شده بودیم قاری و مترجم و اکثراً باهم دیده می شدیم و جالب این بود اصغر آیاتی که قرار بود بخونه رویه بار قبل از شروع برنامه مرور می کرد و من که باید معنی فارسیش رو با صدای رسا می خوندم گاهی 10 بار تمرین می کردم و حتی توی روخوانی معنی فارسی هم ایراد داشتم ، به همین خاطر همیشه ازش می خواستم آیاتی که معنیش راحت تره رو انتخاب کنه که سر همین مسئله همیشه بحث داشتیم و اصغر هم یک جورایی می چزوندم .

خلاصه از اون به بعد که پای هردومون به جبهه و جنگ باز شد اصغر سعی میکرد تا قسمتی از دعاهای زیارت عاشورا و توسل و... را با مداحان بخونه و بعد هم لابه لای دعا چند بیتی شعر و کم کم شروع به مداحی کرد تا اونجا که یاد دارم یکی از سوزناکترین روضه هایی که تابحال شنیدم رو در سالروز رحلت امام ره توی مسجد جامع همدان در بین عزاداران شهر و در حضور امام جمعه و استاندار و باقی مسئولان استان خوند که مورد توجه همه قرارگرفت.

 نتیجه تصویری برای شهید سموات همدان

وحید ضیاء فر:

شب عملیات همه پشت کامیون با نگاه به اطراف به فکر برگشت بودیم و حواسمان به راه برگشت که شهید سماوات کف کامیون نشست و دعای توسل رو شروع کرد تازه فرق خودم را با او فهمیدم من به فکر برگشت واو به فکر شهادت .

موقع اعزام فهمید پدرش کمی ناراحته ، یک کادو خرید داد آقا مهدی فرجی که به باباش بده آخه با پدرش خیلی دوست بودن ، اما بعد از عملیات حاج محمد سماوات در پادگان ابوذر سرپل از همه سراغ اصغر رو میگرفت و همه طفره میرفتن خیلی صحنه عجیبی بود .

خدایی شهید اصغر سماوات بدون شهید علی زیرک توی روزهای آخر ناقص بود ، خیلی به هم وابسته شده بودند حتی بدون حضور علی مداحی نمی کرد.

یکی از ویژگی های ایشان شوخ طبعی ایشان بود در دبیرستان فرهنگ بودیم که احساس غریبی می‌کردیم که شهید به سمت من آمد عطری را از جیبش درآورد و به من داد عطر را به سر و صورتم زدم دیدم پوستم سریع سوزش گرفت متوجه شدم گاز اشک آور را با عطر مخلوط کرده و رفاقت ما در اولین برخورد با شوخی شروع شد.

در دوران دبیرستان بودیم شبهای پنج شنبه به هیئت و به منزل شهدا می‌رفتیم، یک شب به خانه شهید غریبی رفتیم که قبلا آنها را نمی‌شناختیم، دفعات قبل حدود 30 نفر می‌شدیم ولی این بار 7 نفر بودیم، در منزل شهید که نشستیم جو مظلومیت خانواده شهید و وضعیت مالی ضعیف خانواده شهید سبب شد اصغر سموات آن شب به گونه خیلی خاص مداحی کند و بچه‌ها به شدت گریه می‌کردند من ناراحت شدم که چرا تعدادمان کم شده ایشان گفت رفتن به منزل شهدا لیاقت و سعادتی خاص می‌خواهد.

پدر شهید رضایت نداشت که او در جبهه باشد، بر این اساس شهید کادوی جالبی را برای ایشان تهیه کرده بود و به سردار فرجی داد و گفت این کادو را به پدرم بده تا راضی شود، پدر هم به منطقه و عملیات آمد بعد از اتمام عملیات همه با هم برنگشتند و پراکنده بر می گشتند.

بعد از عملیات حاج محمد سماوات در پادگان ابوذر سرپل از همه سراغ اصغر رو می‌گرفت و همه طفره میرفتن خیلی صحنه عجیبی بود و همه می دانستند که شهید و پدرش با هم رفاقت خاصی داشتند، من آخرین نفری بودم که از ماشین پیاده شدم و پدر شهید احساس کرد من از پیش اصغر می‌آمدم، جلو آمد و گفت پس اصغر من کو و پرسید بروم ساک و وسایلش را جمع کنم؟ صحنه بسیار ناراحت کننده‌ای بود، بچه‌ها از دور نگاه می‌کردند، دودل بودیم که اصغر شهید شده یا نه، قبلا کسی به منطقه‌ای که آنها به آنجا رفته بودند نرفته بود.

به نقاشی که چند روز قبل از آن ترسیم کرده بود نگاه کردم و آنجا دقیقا محل شهادتش بود. حاج عبدالرضا زمانی فرمانده‌اش بود با دیدن نقاشی گفت شک نکنید که شهید شده و علی اصغر دیگر بر نمی‌گردد. به یاد آوردم که زمانی که در حال کشیدن نقاشی بود من او را مسخره می کردم و از نقاشیش ایراد می‌گرفتم.

شهید اصغر سماوات و شهید علی زیرک در روزهای آخر خیلی به هم وابسته شده بودند به طوری که حتی بدون حضور علی مداحی نمی‌کرد.

 

برادر شهید:

با زیارت عاشورا بسیار مأنوس بود چرا که یکی از عوامل تداوم دهنده راه امام حسین همین زیارت عاشورا است، اخلاق خوبی داشت، از دوستانش نمی‌رنجید و بشاش بود.

اولین کارش که سال 66 بود و ما مطلع شدیم در قسمت ادوات و کمک دیده‌بان بود که در سن 15 سالگی بود و در سن 16 سالگی کمک دیده‌بان جبهه غرب بود، رشیدتر از سنش بود، پسر زرنگی بود شناسنامه‌اش را برای اینکه بتواند به جبهه برود دست‌کاری کرد و دو سال بزرگتر کرده بود.

بیشترین آثاری که از شهدا باقی مانده خواست خود آنها بوده و به دلیل نزدیکی قلب‌هایشان با پروردگار، خداوند دعای آنها را مستجاب می‌کرد.

اصغر و علی زیرک همیشه باهم بودند حدود ساعت 8 صبح بوده که به شهادت می‌رسند و موضوع نقاشی به وقوع می‌پیوندد.

زمان شهادت و محل شهادت را در نقاشی بر روی دیوار پادگان ترسیم کرده و ما با اجازه فرمانده پادگان نقاشی دیواری را که بر روی دیوار پادگان بود کندیم و با خود به همدان آوردیم.

 

مادر شهید:

به خواهرانش گفته بود از خداوند می‌خواهم پیکرم همانند پیکر حضرت فاطمه (س) گمنام باشد.

از ابتدای حضورش در بسیج مسجد اعظم بود و در آنجا نیز این وصیت را کرده بود که تقدیر خداوند نیز بر این بوده که پیکر شهید همانند پیکر حضرت فاطمه(س) گمنام بماند.

علی‌اصغر را کمتر در منزل می‌دیدیم و بیشتر مشغول فعالیت در خارج از منزل بود، خصوصیات اخلاقی برجسته و نیکویی داشت و از صوت دلنشینی برخوردار بود و به خاطر اینکه اهل نماز، روزه و قرائت قرآن بود هر شب را با مداحی اهل بیت سر بر بالین می‌گذاشت.

 

سید قاسم بلوری:

سابقه آشنایی من با علی اصغر به سال 67 زمانی که در گردان غواصی و گردان تخریب بودیم بر می گردد. شخصیت ایشان چند بعدی بود به گونه‌ای که مداح، هنرمند، خطاط و ورزشکار بود و اراده آهنینی داشت به طوری که وقتی اراده می‌کرد تا کاری را به انجام برساند تا آخر آن کار را دنبال می‌کرد.

شهید سموات مسئول بسیج دبیرستان شهید محلاتی بود، مداحی‌هایش را در دفتر قرمز رنگی یادداشت می‌کرد. رفاقت‌هایش نیز تنها برای رضای خدا بود. تا وقتی رضای خدا بود رفیق می‌ماند وقتی احساس می‌کرد رضای خدا در بین نیست قطع رابطه می‌کرد.

با 4 نفر که در قید حیات هستند عقد اخوت بسته بودیم که شهید با خود نویس مشکی آیه عقد
اخوت را کامل نوشته بود. با اینکه خود را لایق برادری این شهید نمی‌دانستم اما عقد اخوت خواندیم و رابطه ما بیش از گذشته عمق یافت و رفت‌و‌آمد و ارتباطمان افزایش یافت.

پدر آقای صیفی کامیون باری داشت که برای انتقال بار به مشهد پدرش از ایشان می‌خواهد تا او را همراهی کند بعد به اصغر سماوات هم پیشنهاد می‌دهند که اصغر درخواست می‌کند علی زیرک هم با خودشان ببرند که او منزل نبود و فقط با اصغر راهی می‌شوند.

در حسینیه همدانی‌ها اقامت یافتیم. سماوات برای اینکه مدت بیشتری را برای زیارت در مشهد باشد دعا می‌کرد که بار، دیرتر برای پدر صیفی بیفتد، این اتفاق هم افتاد و چند روزی را در مشهد ماندگار شدیم.

اصغر چند روزی را می‌ماند بعد از چند روز که برگشتند پدرش گفت: اصغر در حرم در حالی که در سجده بود به شدت گریه می‌کرد و چشمانش همانند کاسه خون بود.

اعتقاد قلبی شهید بر این بود که در مراسم شهدا حتما باید دعوت شوی و اینکه منزل شهدا تبرک است و به همین سبب همیشه از پذیرایی که برایش می‌آوردند یک قسمتی به عنوان تبرک برای مادرش نگه می داشت و به منزل می‌برد.

 

حمید بهرامی:

در مدت زمانی که با شهید سماوات بودم هر روز و اتفاقاتی که در آن روز در ارتباط با شهید رخ می‌داد برای ما درس بود.

از سال 65 که اولین برخوردم با شهید در مانور غواصی در سد اکباتان بود آشنا شدم و مدتی را نیز در شلمچه با ایشان بودم و در اواخر جنگ بیشتر بهم نزدیک شدیم و در ارتباط بودیم.

خطاطی، نقاشی، اهداف و گفته‌های شهید و شوق ایشان به خدمت ما را بسیار تحت تاثیر قرار می داد. یکی از اهدافی که داشت دوست داشت در بخش اطلاعات خدمت کند ولی من خیلی علاقه نداشتم ولی به خاطر دوستی باهم رفتیم به تهران و در آزمون ورودی دانشگاه اطلاعات شرکت کردیم.

سالگرد رحلت امام بود و قرار بود هیئتی از بسیجیان در مسجد جامع عزاداری کنند از روز قبل که بچه‌های رزمنده و فرماندهان، سردار همدانی و غیره جمع بودند، شهید منطقی با سماوات، اکبر امیرپور و حاج محمد آزاد دوست می خواستند شعری برای مراسم بگویند از عصر آن روز تا ساعت 3 نیمه شب در حال شعر گفتن بودند که نوشتن آن مدت زمان زیادی طول کشید که من در این مدت فوتبال بازی کردم تا اینکه اذان صبح شد بعد از آن تمرین کردیم.

با پای پیاده از میدان دانشگاه تا مسجد جامع را طی کردند و وقتی رسیدیم اصغر به بالای تریبون رفت تا ذکر را بگوید تا بچه‌ها با ذکر وارد شوند وقتی به اطراف نگاه می‌کردم فضای خاصی برایم مجسم شده بود و هیچ کسی را نمی‌دیدم و فضای غیر قابل توصیفی در مقابلم ایجاد شده بود. بعد که برای اصغر تعریف کردم خندید و چیزی نگفت پیش خودم گفتم شاید به خاطر خستگی شب گذشته بوده.

شب جمعه آخر سال به باغ بهشت رفته بودیم سال چهارم دبیرستان بودیم، خیلی از بچه‌ها در آنجا حضور داشتند، بر سر مزار شهدا که بودیم سردار فرجی و چند نفر ما را صدا کردند و گفتند که فردا عملیات داریم و پیشنهاد همراهی دادند دودل بودیم که شب عید و تعطیلات را با استراحت و در کنار خانواده بگذرانیم یا نه، بالاخره تصمیم گرفتیم که برویم. به سپاه رفتیم و مسلحمان کردند ولی ما اسلحه نگرفتیم و به سر پل ذهاب رفتیم.

گردان جو خوبی داشت چند روزی را در آنجا سپری کردیم. بعد از اعزام، شهید سماوات تاکید داشت که در گردان خط‌شکن باشد، متوجه شدیم در گردان 55 حضرت علی اصغر گردان عملیاتی است که به طور 100 درصد در عملیات شرکت می‌کند و این گردان هیچ نیروی بسیجی نداشت با رایزنی، صحبت و غیره در آن گردان مستقر شدیم و طبق قراری که داشتیم هر دو آرپیجی برداشتیم و شهید علی زیرک نیز کمک آرپیجی‌زن علی‌اصغر شد.

در آن گروهان 3 آر پی جی زن بود، چند بار وارد منطقه عملیاتی شدیم ولی عملیاتی انجام نشد تا اینکه شب 12 فروردین سال 70 که نیمه ماه رمضان بود، به یاد دارم هنگام اعزام ما باور نداشتیم که به عملیات می‌رویم شهید سماوات به خاطر اینکه شب میلاد بود شروع به خواندن ذکر و مولودی‌خوانی برای امام حسن مجتبی(ع) کرد و بعد که رسیدیم درگیری شروع شد و عملیات انجام شد.

من شهید سماوات را در درگیری نمی دیدیم و فقط برای لحظه ای دیدم که آر پی جی را زمین گذاشت و دستش را بر زمین گذاشت و شروع به تیمم کرد من دهانم بسته شد نمی دانستم به اصغر چه چیزی بگویم، شرایط خوبی نبود در حال تیمم زمزمه‌ای هم کرد و آر پی جی خود را برداشت و به سمت تپه رفت و علی زیرک و چند نفری پشت سر او رفتند.

دشمن بر سر ما آتش می‌ریخت، درگیری تا حدود اذان صبح طول کشید و ما در حال حرکت نماز را می‌خواندیم و پشت تپه نشستیم که سراغ اصغر را از عبدالرضا گرفتم که کسی خبر نداشت.

متوجه شدم که اصغر در آن قست تپه مانده از ادامه حرکت امتناع کردم گردان در حال عقب رفتن بود من گفتم من برنمی گردم باید به دنبال اصغر برم با حدود 5 نفر از بچه‌ها برگشتیم و با مصیبت فراوان از زیر گلوله‌های دشمن عبور کردیم و به بالای تپه رسیدیم و این به سبب علاقه‌ای بود که به اصغر داشتیم، در سنگری نشستیم دیدم چند تانک تصمیم دارند ما را قیچی کنند و به طرفمان می‌آیند. فکر برگشت نداشتیم در این لحظه وحید که بلند شد ترکشی به پیشانی‌اش اصابت کرد و دیگر به عقب برگشتیم.

وی با اشاره به نقاشی که شهید چند روز قبل از عملیات ترسیم کرده بود، بیان کرد: چند روز قبل از عملیات، در یکی از ساختمان‌های پادگان ابوذر نشسته بودیم که شهید بزرگوار، علی اصغر سمواتی از جا برخاست و بر روی دیوار اتاق، با مداد رنگی، نقاشی چند تپه و یک تل و یک تابوت که با زنجیر به نخل متّصل شده بود، در هنگام طلوع آفتاب را کشید.

بعد از عملیات در عین ناباوری دیدیم که نقاشی، محل عملیات را نشان می‌دهد و تابوت ترسیم شده در نقاشی، محل شهادت خود او و شهید علی زیرک است. شاید منظور از زنجیر نیز این بود که پیکرهای مطهرشان در همان جا می‌ماند و جلوه ی مناجات می‌شود.

با تطبیق نشانه‌هایی که در نقاشی شهید و محلی که به آنجا رفته بودند به این نتیجه رسیدیم که این دو بزرگوار هر دو شهید شدند و ما از قافله شهدا جا ماندیم.

 
 
مطالب مرتبط
 
     برچسب ها:    علی اصغر سماوات    ,      شهدای همدان    ,      فرهنگ ایثار و شهادت                عضویت در خبرنامه
 
 


تاريخ : پنجشنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۷ | 18:22 | نویسنده : مرتضی |
به مناسبت وفات حضوت زينب س ; حضرت زینب (س) تجسم زهد، ورع، علم، عفاف و شهامت و عقيله طاهره، متعلق به اخلاق الهي است.

نتیجه تصویری برای وفات حضرت زینب

 

اين بزرگوار (س) راه مقاومت در برابر باطل را به امت نشان داد و فداكاري در راه خدا و چشم پوشي از همه چيز را در راه برافراشتن پرچم حق به همه ياد داد. ايثار، فداكاري، وزانت عقل، صبر و بردباري، علم وسيع و دانش وافر، سخنان سنجيده و منطقي او در فرصت هاي حساس توأم با آن مظلوميت و ستم هاي جانكاهي كه به او وارد آمده است، از او چهره يك شخصيت بي نظير، رزم آور شجاع، جهادگر بي باك و سخنور توانا را در قلوب و اذهان ترسيم نموده است كه تا چرخ زمان حركت دارد، تا نسل ها در روي زمين حيات دارند و تا زمين دور خورشيد مي گردد اين چراغ فروزان، نورافكن جهانيان و نسل هاي آينده خواهد بود.

كرامات حضرت زینب (س) به غیر از انوار مقدسه چهارده معصوم علیهمالسّلام، در میان خاندان رسالت و اهل بیت گرامى پیامبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، افرادى هستند كه در نزد خداوند متعال داراى رتبه و منزلت رفیع و والایى می باشند و توسل به ایشان، موجب گشایش مشكلات و معضلات امور دیگران است كه حضرت زينب س نيز همانطور است.

 

 

وفات حضرت زینب (س): حضرت زينب سلام ا... عليها، شيرزن دشت كربلا سرانجام پس از عمري دفاع از طريق حقه ولايت و امامت در 15 رجب سال 63 هجرى قمرى در ضمن سفرى كه به همراه همسر گراميشان عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، وفات نموده و بدن مطهر آن بانوى بزرگوار در همانجا دفن گرديد. مزار ملكوتى حضرت زینب (س) (دمشق/سوریه)، اينك زيارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام مى باشد. منبع:www2.irna.ir



تاريخ : دوشنبه سیزدهم فروردین ۱۳۹۷ | 18:8 | نویسنده : مرتضی |
 اسدالله، مرتضى، اميرالمؤمنين از القاب مشهور امام علی (ع) هستند

 13رجب ولادت حضرت علی (ع)

بنا به نوشته مورخين، امام اول شیعیان ،امام على(ع) در روز جمعه 13 رجب سال سى‌‏ام عام الفيل و در خانه‌ی خدا متولد شدند. پدر آن حضرت ابوطالب فرزند عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف (عموی پيامبر(ص)) و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود. بنابراين امام على(ع) از هر دو طرف هاشمى نسب است.

امشب، مردی گستره آفاق را روشن می کند که شجاعتش، شجاعت تمام شجاعان را بی رنگ می کند. امشب، کودکی خواهد خندید که عدالت را تفسیری عاشقانه خواهد کرد. امشب، کسی سکوت کعبه را خواهد شکست که روزی بر بلندای شانه های خورشید، با تبر معرفت، بت های زمانه را خواهد شکست. امشب، ستاره ای خواهد درخشید که درخشش نجابتش، آغوش مهربان مظلومیت است. امشب، شب آمدن صاحب ذوالفقار، حیدر کرار است، آمدنش مبارک! ...

کیفیت ولادت حضرت علی (ع) بنا به نوشته مورخين، امام على(ع) در روز جمعه 13 رجب سال سى‌‏ام عام الفيل و در خانه‌ی خدا متولد شدند. پدر آن حضرت ابوطالب فرزند عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف  (عموی پيامبر(ص) و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود. بنابراين امام على(ع) از هر دو طرف هاشمى نسب است. مادر اين حضرت، خداپرست بوده و با دين حنيف ابراهيم زندگى می‌كرد و پيوسته به درگاه خدا مناجات كرده و تقاضا می‌نمود كه وضع اين حمل را بر او آسان گرداند. فاطمه بنت اسد، مادر امير المؤمنين(ع)، در حالي كه هنگام تولد فرزندش فرا رسيده بود به زيارت خانه‌ی خدا رفت و گفت: "خدايا من به تو و به آن چه از رسولان و كتاب‌ها از جانب تو آمده‏اند ايمان دارم و سخن جدم ابراهيم خليل را تصديق می‌كنم و اوست كه اين بيت عتيق را بنا نهاده است. به حق آن كه اين خانه را ساخته و به حق مولودى كه در شكم من است ولادت او را بر من آسان گردان" 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

در اين هنگام به فرمان خدا، ديوارهای خانه‌ی خدا (كعبه) شكافت و فاطمه به درون خانه رفت و ديوار به هم بر آمد. فاطمه پس از سه روز بيرون آمد و در حالی كه اميرالمؤمنين(ع) را در بغل داشت، گفت من به خانه خدا وارد شدم و از ميوه ‏هاى بهشتى و بار و برگ آنها خوردم و چون خواستم بيرون آيم هاتفى ندا كرد: "اى فاطمه نام او را على بگذار كه او على است و خداوند على الاعلى می‌فرمايد من نام او را از نام خود گرفتم و به ادب خود تأديب‌اش كردم و او را به غامض علم خود آگاه گردانيدم و اوست كه بت‌ها را در خانه من می‌شكند و اوست كه در بام خانه ‏ام اذان می‌گويد و مرا تقديس و پرستش می‌نمايد. خوشا بر كسی كه او را دوست داشته باشد و فرمانش را اطاعت كند و واى بر كسى كه با او دشمنی كرده و از او نافرمانی كند." و چنين افتخاري منحصر به فردى كه براى على(ع) در اثر ولادت در درون كعبه حاصل شده است براي احدى از عموم افراد بشر به دست نيامده است.

 

 

 



تاريخ : دوشنبه سیزدهم فروردین ۱۳۹۷ | 18:5 | نویسنده : مرتضی |
 فوائد صله رحم چیست؟

فایده‌ی اول «تُحَسِّنُ الْخُلُقَ» دید و بازدید سبب می‌شود خلق انسان خوب می‌شود. چون آدم‌های منزوی، مرتب از داخل خودشان را می‌خورند. آدم‌هایی كه معاشرت می‌كنند، اخلاقشان هم اجتماعی می‌شود. آدم‌هایی كه نه می‌روند نه می‌آیند نه كسی را می‌برند، نه با كسی رفت و آمد می‌كنند، اینها مرتب یك ذره یك ذره خودشان هم یك آدم‌های خموش، خمودِ عبوس می شوند.

«تُحَسِّنُ الْخُلُقَ» «وَ تُسَمِّحُ الْكَف» (كافی/ج2/ص151)‏ دید و بازدید سخاوت را رشد می‌دهد.

«وَ تُطَیِّبُ النَّفْس‏»  (كافی/ج2/ص151) روح لطیف می‌شود، طیب می‌شود.

«وَ تَزِیدُ فِی الرِّزْق‏» (كافی/ج2/ص151)  صله‌ی رحم رزق را زیاد می‌كند.

«یُحَوِلُ الحِساب» كسی كه اهل دید و بازدید با فامیل‌ها شد در قیامت حسابش آسان است ❤️❤️❤️❤️

نتیجه تصویری برای دید و بازدید عید

👆👆❤️👆👆🍃



تاريخ : دوشنبه سیزدهم فروردین ۱۳۹۷ | 18:4 | نویسنده : مرتضی |
زندگی، شوق وصال یار است

زندگی، لحظه دیدار به هنگامه یاس

زندگی، تکیه زدن بر یار است

زندگی، چشمه جوشان صفا و پاکـــی است

زندگی، موهبت عرضه شده بر من انسان خاکي  است

زندگی، قطعه سرودي  زیباست که چکاوک خواند

که به وجدت آرد به سر شاخه امید و رجا

زندگی، راز فروزندگی خورشید است

زندگی، اوج درخشندگي مهتاب است

زندگی، شاخه گلی در دست است که بدان عشق سراپا مست است

زندگی، طعم خوش زیستن است، شور عشقی برانگیختن است

زندگی، درک چرا بودن است، گام زدن در ره آسودن است

زندگی، مزه طعم شکلات به مذاق طفل است

به، چقدر شیرين است

زندگی، خاطره یک شب خوش، زیر نور مهتاب،

روی یک نیمکت چوبي سبز ثبت در سینه است 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹

الهي كه زندگيتان پايدار باشد



تاريخ : دوشنبه سیزدهم فروردین ۱۳۹۷ | 18:4 | نویسنده : مرتضی |

نتیجه تصویری برای عیدتان مبارک متحرک



تاريخ : یکشنبه پنجم فروردین ۱۳۹۷ | 12:21 | نویسنده : مرتضی |
نتیجه تصویری برای عیدتان مبارک متحرک



تاريخ : یکشنبه پنجم فروردین ۱۳۹۷ | 12:20 | نویسنده : مرتضی |
با سلام واحترام
تقارون ماه با فضيلت رجب و سال نو و فرخنده نوروز باستانی رابه شماو خانواده محترمتان تبريك عرض نموده وسلامتي وموفقيت شمارا ازخداوند مهربان خواهانم التماس دعا. سعيدي

 

🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺  

اینک بهار تا دروازهای شهر رسیده ورستاخیزدوباره درگیتی دمیده و من در دعایی خاضعانه به درگاه مدبر هستی ، احسن الحال را برای شما آرزو میکنم ... " سیاوش رهبر  ریاست بهزیستی شهرستان همدان "

دید و بازديد عيد🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

فوائد صله رحم چیست؟

فایده‌ی اول «تُحَسِّنُ الْخُلُقَ» دید و بازدید سبب می‌شود خلق انسان خوب می‌شود. چون آدم‌های منزوی، مرتب از داخل خودشان را می‌خورند. آدم‌هایی كه معاشرت می‌كنند، اخلاقشان هم اجتماعی می‌شود. آدم‌هایی كه نه می‌روند نه می‌آیند نه كسی را می‌برند، نه با كسی رفت و آمد می‌كنند، اینها مرتب یك ذره یك ذره خودشان هم یك آدم‌های خموش، خمودِ عبوس می شوند.

«تُحَسِّنُ الْخُلُقَ» «وَ تُسَمِّحُ الْكَف» (كافی/ج2/ص151)‏ دید و بازدید سخاوت را رشد می‌دهد.

«وَ تُطَیِّبُ النَّفْس‏»  (كافی/ج2/ص151) روح لطیف می‌شود، طیب می‌شود.

«وَ تَزِیدُ فِی الرِّزْق‏» (كافی/ج2/ص151)  صله‌ی رحم رزق را زیاد می‌كند.

«یُحَوِلُ الحِساب» كسی كه اهل دید و بازدید با فامیل‌ها شد در قیامت حسابش آسان است ❤️❤️❤️❤️👆👆❤️👆👆🍃

مركز مشاوره طراوت, [۲۰.۰۳.۱۸ ۰۵:۵۲] 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺   اینک بهار تا دروازهای شهر رسیده ورستاخیزدوباره درگیتی دمیده و من در دعایی خاضعانه به درگاه مدبر هستی ، احسن الحال را برای شما آرزو میکنم ... " سیاوش رهبر  ریاست بهزیستی شهرستان همدان "

مركز مشاوره طراوت, [۲۱.۰۳.۱۸ ۱۲:۳۶] ديد و بازديد عيد🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 فوائد صله رحم چیست؟ فایده‌ی اول «تُحَسِّنُ الْخُلُقَ» دید و بازدید سبب می‌شود خلق انسان خوب می‌شود. چون آدم‌های منزوی، مرتب از داخل خودشان را می‌خورند. آدم‌هایی كه معاشرت می‌كنند، اخلاقشان هم اجتماعی می‌شود. آدم‌هایی كه نه می‌روند نه می‌آیند نه كسی را می‌برند، نه با كسی رفت و آمد می‌كنند، اینها مرتب یك ذره یك ذره خودشان هم یك آدم‌های خموش، خمودِ عبوس می شوند.

«تُحَسِّنُ الْخُلُقَ» «وَ تُسَمِّحُ الْكَف» (كافی/ج2/ص151)‏ دید و بازدید سخاوت را رشد می‌دهد.

«وَ تُطَیِّبُ النَّفْس‏»  (كافی/ج2/ص151) روح لطیف می‌شود، طیب می‌شود.

«وَ تَزِیدُ فِی الرِّزْق‏» (كافی/ج2/ص151)  صله‌ی رحم رزق را زیاد می‌كند.

«یُحَوِلُ الحِساب» كسی كه اهل دید و بازدید با فامیل‌ها شد در قیامت حسابش آسان است

❤️❤️❤️❤️

👆👆❤️👆👆🍃

🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸   

به نام خالق زيباييها عيدتون مبارك لحظه لحظه زندگيتان لبخند  روزگارتان باطراوت باد الهي كه هميشه شاد و موفق و سلامت باشيد. مركز سلامت روان محلي طراوت.

@moshaveretaravathamedan 🌸

http://www.taravatcenter.ir 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺

 

 


🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
  اینک بهار تا دروازهای شهر رسیده
ورستاخیزدوباره درگیتی دمیده و
من در دعایی خاضعانه
به درگاه مدبر هستی ،
احسن الحال را برای شما آرزو میکنم ...
" سیاوش رهبر
 ریاست بهزیستی
شهرستان همدان "

 

 



تاريخ : یکشنبه پنجم فروردین ۱۳۹۷ | 12:15 | نویسنده : مرتضی |
 

مدرسه عشق و دفاع مقدس 

                                                          امام خمینی (ره):  بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش برگلدسته های رفیع آن شهادت ورشادت سرداده اند

 

خاطره رزمندگان  :

خدا خواست

پس از نبرد سنگین جاده فاو - ام‌القصر با حسین توکلی برای استراحت در مقرّ رأس‌البیشه به عقب بر می‌گشتیم. 

حسین روحیه ماجراجویی خاصی داشت و من از کنجکاوی‌های او خوشم می‌آمد. سر راه برگشت از دور چشمش به دکل بلند ۴۵ متری قرارگاه افتاد. کُد مخابراتی دکل «حامد» بود. تمام دیدگاه‌های ارتش و سپاه در منطقه فاو زیر نظر مسئولین این دکل مدیریت می‌شدند. شب بود و تاریک، حسین به آهستگی موتور را یک گوشه گذاشت و گفت: «جواد پشت سر من بیا بالا». برای یک دیده‌بان هیچ چیز مثل دید زدن از روی یک دیدگاه بلند، لذّت نداشت. تا آن روز پای ما به دکل نرسیده بود و دائم پشت خط و کنار نیروها بودیم و از آنجا با قبضه‌های توپ کار می‌کردیم. وقتی به اتاقک چوبی بالای دکل رسیدیم، همه جا زیر پای‌مان بود.

دست بر قضا دیده‌بان حامد تحویل‌مان گرفت. بعد از این‌که فهمید دیده‌بان توپخانه از لشگر انصارالحسین هستیم، کنار ایستاد. دوربین‌های شخصی ما دید در روز بود و آنجا به کار نمی‌آمد. اجازه گرفتیم و با دوربین‌های روی دکل، جاده فاو - ام‌القصر را خوب نگاه کردیم. دشمن از عقب در حال نقل و انتقال بود و به شکل وسیع، مقدمات یک پاتک سنگین را فراهم می‌کرد.قرارگاه را مطلع کردیم و گروه‌های توپخانه ۲۳۰ میلی‌متری ارتش و ۱۳۰ و کاتیوشای سپاه برای ریختن آتش هماهنگ شد. ما گرا می‌دادیم و قبضه‌ها شلیک می‌کردند. جهنمی به پا شد، #خدا_خواسته بود که به شکل اتفاقی گذر ما به این دکل بیفتد و از آن بالا آتش توپخانه را هدایت کنیم.

 

شناسنامه خاطره=راوی: محمدجواد سیفی، دیده‌بان بسیجی، توپخانه لشگر ۳۲ انصارالحسین علیه‌السلام-مکان و زمان وقوع خاطره: استان بصره، منطقه فاو، راس‌البیشه، ۱۳۶۴/۱۲/۲۹

مکان و زمان بیان خاطره: بخشداری مرکزی همدان، ۱۳۹۳/۰۷/۰۵-

کتاب       بچه‌های مَمّدگِره، صفحات ۲۰۰ و ۲۰۱

 

 

یادش بخیر

جزیره مجنون و  اون هوای شرجی و گرم طاقت فرسا و پشه های مخصوص خودش

واقعا این جوانها و نوجوانها که وقتشون بود برن تو دبیرستان و تو دانشگاه درس بخونند تو خونه های خودشان با آرامش کامل به زندگیشون برسند چطور می شود در این سن و سال تو اون آب هوای بسیار ناملایم برای خودشان یه زندگی جدید درست کنند

زندگی جدید یعنی دفاع جانانه از وطن .همسنگر شدن با کسی که اصلا همدیگررا ندیدن اما در یک ساعت برای هم برادر می شوند

بعضی موقع اینقدر تو فکر می رم که 8سال دور از خانواده دور از آرامش دور غذاهای لذیذ مادر

نون خشک و آب دوغ خالی. واقعا این جوانهای پاک از یاران مخلص رسول الله بودن .

نتیجه تصویری برای جزیره مجنون بچه های همدان

 

دوکوهه؛ سجده گاهي به وسعت آسمان

ميدان صبحگاه دوکوهه است اينجا؛ جايي که مثل دريا، انگار انتهايش معلوم نيست. جايي که زماني معراج روحانيِ عاشقان الله بود. جايي که بسياري در اينجا مهر شهادت بر پرونده خود زدند و براي هميشه سعادتمند شدند. درست در چنين ساعتهايي اينجا ديگر  زمين نبود. اينجا عرش خدا بود. عرش واقعي خدا؛ چونکه عرشيان خاکي در اينجا با خدا ملاقات داشتند. و چه عاشقانه بود آن ملاقاتها!

نتیجه تصویری برای دوکوهه

و اينک بعد از گذشت اين همه سال من در جاي آنها نشسته ام. چشم که بسته مي شود و گوش که از اين اصوات دنيوي فارق مي گردد به راحتي مي توان حضور آنها را در اينجا حس کرد. هنوز انگار از گوشه گوشه ميدان، صداي مناجات و العفو گفتن ها بگوش مي رسد. هر جاي ميدان را که نگاه مي کنم انگار عزيزي با خدايش خلوتي کرده و آنچنان عاشقانه با او مناجات مي کند که گويا فقط، خدا مال خود اوست. هرکس فانوسي به دست و پتويي به سر کشيده، بر گناهان نکرده اش توبه مي کند و ...و من اينک اينجا نشسته ام و همچنان به شرمندگي خود فکر مي کنم که آنها که بودند و من که هستم؟!! آنها چه کردند و من چه مي کنم؟!! آنها چطور بودند و من الان چطورم؟!!.......

نامه اي به دوکوهه ...

نتیجه تصویری برای دوکوهه

 

عيد براي هرکس رنگ و بويي خاص دارد

بعضي ها ياد سفره هفت سين و آجيل و عيدي گرفتن مي افتند

و بعضي هم  ديد و بازديدها برايشان تداعي مي شود،

ولي چند سالي است که عيد و تعطيلات نوروز برايم يادآور چيز ديگري است. وقتي حدود ده سال پيش براي اولين بار در اين تعطيلات نوروز پايم به مناطق جنگي باز شد، هيچگاه فکر نمي کردم که شايد اين سفر، دلم را در گرو چيزي ببرد و اسير خود کند. وقتي اولين بار پايم به دوکوهه رسيد، هيچگاه فکر نمي کردم که دلم تا عيد بعد و تجديد زيارت آن، بي قرار باشد. اما نه! همان بار اول کافي بود که هنوز عيد نشده تمام همّ و غمم اين باشد که يک بار ديگر، حداقل به چشم سر، محل رفت و آمد فرشتگان خاکي خدا را ببينم؛ و خدا هم دل سياهم را نمي شکست و هر سال با هر سابقه اي که داشتم باز هم محبتش را در حقم صد چندان مي نمود و  مرا در آن قدمگاه فداييان روح الله(ره) راه مي داد، تا دل زنگار گرفته ام جلايي بگيرد و چند صباحي  پاکي استشمام کند و خلوص استنشاق کند....

 

 

تبلیغات و اطلاع رسانی  

گشت و گذاری در دانشنامه جهادی؛ 

اردوی جهادی چیست؟

نتیجه تصویری برای اردوی جهادی 

اردوی جهادی آغاز است ، سرچشمه جاری شدن است.  

حضرت علی(ع) می فرمایند: جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آن را برای دوستان خاص خود گشوده است. 

اردوی جهادی یک عادت شیرین که هر چند و قت یکبار اتفاق می افتد نیست. 

اردوی جهادی یک سرگرمی تازه که به سرگرمی هایتان اضافه شده باشد، نیست. 

اردوی جهادی لهو و لعب تازه ای در امتداد پاره ای از بیهودگی های زندگی نیست. 

((اردوی جهادی آغاز است ، سرچشمه جاری شدن است)) یک ذکر است که مجاهد بودن را در دل یادآوری می کند. 

تعریف اردوهای جهادی: 

هر چند که خود لفظ اردوی جهادی چالش برانگیز است و گروههای مختلف، آن را با تعابیر گوناگونی ذکر می کنند؛ مانند سفر جهادی، مسافرت جهادی، حرکت جهادی و … ولی اکثر این تعابیر یک دعوای لفظی است و اطلاق هر یک از این تعابیر نمی تواند موجب تغییر ماهیتی آن شود. آنچه در نفس این مسئله موضوعیت دارد و حتی در اسم آن هم نمود دارد (جهادی) وجه اشتراک همه تعابیر است. بدون در نظر گرفتن این اصل، ماهیت مسئله دستخوش تغییری شگفت می شود. بدین  معنا که غفلت از این اصل موجب استحاله ماهیتی می شود و ضربه ای بنیادین به این موضوع وارد میکند. با توجه به این مطلب در اینجا ما تعبیر اردوی جهادی را به کار می بریم . همانطور که توضیح دادیم ، اردوی جهادی در قالب های مختلفی از جوانان تشکیل می شود از جمله اردوی جهادی دانشجویی، اردوی جهادی اقشار، اردوی جهادی پزشکان، اردوی جهادی طلاب و … 

حال اردوی جهادی چیست؟ 

هرچند که اردوی جهادی در عرصه های مختلف (علمی، بهداشت و درمان، عمرانی، فرهنگی، پژوهشی، دامپروری و کشاورزی، خدمت رسانی و مطالبه گری و …) تعاریف متفاوتی دارد ولی در اطلاق اردوی جهادی می توان یک تعریف را حمل کرد. در تعریف اردوی جهادی بهتر است که اول این سوال را بپرسیم که اردوی جهادی چه نیست؟ 

اردوی جهادی یک عادت شیرین که هر چند و قت یکبار اتفاق می افتد نیست. 

اردوی جهادی یک سرگرمی تازه که به سرگرمی هایتان اضافه شده باشد، نیست. 

اردوی جهادی لهو و لعب تازه ای در امتداد پاره ای از بیهودگی های زندگی نیست. 

هر چند که اگر نیت درستی نداشته باشیم و همت نکنیم باید اعتراف کرد که اردوی جهادی پتانسیل کافی برای تبدیل شدن به آن چیزهایی که نیت را دارد. و اما حال باید بپرسیم که اردوی جهادی چیست؟ 

(اردوی جهادی آغاز است، سرچشمه جاری شدن است) 

یک ذکر است که مجاهد بودن را در دل یادآوری می کند. و به عبارت دیگری اردوی جهادی را باید اینگونه تعریف کرد: یک حرکت دسته جمعی که در آن افراد با توجه به موقعیت کاری یا علمی که درجامعه دارند یک سری برنامه های اصلاحی را، طی یک برنامه غالباً کوتاه مدت و البته بدون انگیزه مالی به اجراء در می آورند. 

تعریف بستر اردوهای جهادی اینگونه است: 

اردوهایی است که در آن تعدادی از دانشجویان، دانش آموزان یا طلاب حوزه علمیه در مناطق محروم کشور بصورت داوطلبانه به انجام فعالیت های فرهنگی - آموزش و خدمات - عمرانی می پردازند. 

دانشنامه جهادی/                                منبع / http://basijnews.ir/fa/news

 

  

رسیدن به ازدواجی موفق و پایدار دور نیست

 

نتیجه تصویری برای ازدواج جوانان

ازدواج آگاهانه ، عالمانه،آسان و موفق

مرکزسلامت روان محلی طراوت  با کارشناسان مجرب مشاوره و روان شناسی برای جوانان برنامه دارد.

1- مشاوره اولیه معرفی و شناخت جوانان درشرایط ازدواج

2- ایجاد زمینه معرفی و شناخت آگاهانه برای جوانان و و نهایتا انتخاب برتر

3- ارائه مشاوره قبل از ازدواج

4 - کارگاه آموزشی مهارتهای زندگی برای زوج های جوان

 

 مرکز طراوت با داشتن کارشناسان مجرب درخدمت خانواده های محترم شهرستان همدان می باشد .

تشکیل کاربرگ مشاوره خانواده ،

 

نتیجه تصویری برای ازدواج جوانان

دارای کتابخانه تخصصی  و نرم افزارهای آموزشی برای خانواده ها

پذیرش: با تعیین وقت قبلی

صبح و بعدازظهر ها-

              آدرس : میدان عین القضاه شماره 194

     تماس : 34220520-3422552- 09183168824

www.taravatcenter.ir

 

 

تبلیغات برتر در موفقیت فرهنگی و اقتصادی :

تبلیغات، اگر درست انجام شود می تواند فروش محصولات شما را فراهم آورد که همین امر هم باعث می شود تا فروش شما افزایش یافته و به موفقیت بیش تری در کسب و کارتان دست یابید.

تبلیغات چه کارهایی را می تواند برای کسب و کار انجام دهد؟

– مشتریان را بخاطر بسپارید. مشتریان آینده نگر را از مزایای محصول و خدمات تان آگاه کنید.

– هویت متمایز خود را تاسیس و حفظ کنید.

– اعتبار خود را بهبود ببخشید.

– مشتریان فعلی را به خرید بیش تر و استفاده ی بیش تر از خدمات تان تشویق نمایید.

– مشتریان جدیدی را جذب کرده و برای مشتریان از دست رفته جایگزین کنید.

– کسب و کار خود را برای مشتریان، سرمایه گذاران و … ارتقا دهید.

 

ماهنامه تهذیب

در جهت ترویج فرهنگ و ارزشهای دفاع مقدس از تمامی فرمانده هان پایگاه ها و واحد های مقاومت بسیج جهت همکاری دعوت به عمل می آورد اطلاع رسانی عمومی از برگزاری یادواره های شهیدان،ویژه نامه و انتشارگزارش مصور فعالیت های پایگاه ها و واحد های مقاومت بسیج و یادواره های شهیدان   

همکاری شما با تهذیب در روند فعالیت فرهنگی و رسالت مطبوعاتی ما نقش مهمی خواهد داشت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  



تاريخ : یکشنبه پنجم فروردین ۱۳۹۷ | 12:11 | نویسنده : مرتضی |